نفس مامان و بابا

برگشت بابایی از کربلا

هوای حرم هوای حسین سلام نفسم بوی کربلا رو احساس کردی ؟ بابایی بعد از یازده روز دوشنبه صبح از کنار حرم امام علی(ع) و امام حسین(ع) و حضرت اباالفضل اومد میدونم گل پسرم خودت هم متوجه شدی وقتی هم اومد باهات کلی صحبت کرد ، برات دوتا لباس خوشگل هدیه خرید و برد حرم امام حسین و حضرت اباالفضل برات تبرکشون کرد انشاالله هرچه زودتر بیای این لباس ها رو تو تنت کنیم زیر الطاف ارباب و علمدار سرباز پسرشون مهدی زهرا بشی. انشاالله به زودی میای و من تو و بابایی با هم میریم پابوسی ارباب گل پسرییییییییییی دووووووووووووووووووووسسسسسسسسسست داررررررررررریم  
26 آذر 1393

بدون عنوان

سلام نازنینم امروز رفتم سونو و جوابش رو هم گرفتم الحمداله شما سالم و سلامت بودید، شما رو هم تو سونو دیدم اخ قربونت برم خیلی قشنگ تو دل مامانی خوابیده بودی درضمن گل پسرم امروز بابایی از نجف پیاده بسمت کربلا حرکت کرد  انشااله قبول باشه ...
17 آذر 1393

مسافرت باباجون به کربلا

سلام گلم جمعه 14/9/93 بابایی به یکی از ارزوهای چند ساله اش رسیدو ساعت 11.30 جمعه شب راهی کربلا شد، بابایی خیلی وقته منتظر چنین روزی بود اما اول بخاطر تو گل پسر یکم دودل بود چون واقعا دوست داره موقع اومدنت باشه و اولین کسی باشه که نفس مامان و بابا رو میبینه، شبی که داشت میرفت کلی باهات صحبت کرد و از شما قول گرفت که تا اومدنش تو دل مامانی بمونی نازنین من الان دو روز که بابایی رفته  و تنها کسی که میتونه دلتنگی منو تسکین بده شما نازنینم هستی گلم امروز رفتم دکتر اقا دکتر تو رشد شما یکم مشکوک بود واسه همین یه سونو نوشت قراره فردا برم انجام بدم دل تو دلم نیست پسرم، به بابایی زنگ زدم که کنار حرم حضرت علی (ع) یه دعای ویژه برا سلامتی شما...
16 آذر 1393
1